با خاتمه یافتن عملیات طریق القدس، تلاش برای اجرای عملیات بعدی به منظور جلوگیری از قدرت تصمیم گیری، تجدید سازمان و تقویت روحیه دشمن آغاز شد. در این شرایط که نیروهای رزمنده ابتکار عمل در جنگ و پشت جبهه را در دست داشتند، دو منطقه «غرب دزفول» و «منطقه عمومی خرمشهر» (غرب کارون) نظر فرماندهان نظامی را به خود جلب کرده بود که الزاما می بایست یکی از آن ها جهت اجرای عملیات انتخاب می شد.
پس از مدت ها بحث و بررسی، فرماندهان نیروی زمینی ارتش، منطقه خرمشهر؛ و فرماندهان سپاه پاسداران منطقه غرب دزفول را برای انجام عملیات بزرگ آینده پیشنهاد کردند که سرانجام منطقه پیشنهادی سپاه به دلایلی همچون تناسب یگان های خودی با وسعت این منطقه، تناسب شرایط طبیعی این منطقه با رزم قوای پیاده و … جهت انجام عملیات فتح المبین برگزیده شد.
طرح ریزی عملیات افتخار آفرین فتح المبین از اواسط آبان ۱۳۶۰ آغاز شد و پس از تلاش های مستمر و خستگی ناپذیر و انجام مشورت ها و هماهنگی های گسترده، میان فرماندهان نظامی، سرانجام طرح عملیاتی شماره ۱ فتح المبین در اواخر دی ماه همان سال آماده شد. روز ۱۳ بهمن ۱۳۶۰ در پی یک نشست مشترک بین فرماندهان عمده سپاه و ارتش طرح یادشده به یگان های عمده اجرایی ابلاغ و متعاقب دریافت اطلاعات جدید در ۳۰ بهمن همان سال طرح اولیه بازنگری شده و طرح شماره ۲ در ۱۳ اسفند انتشار یافت.
– آزادسازی بخش وسیعی از مناطق اشغال شده، همچون سایت ۴ و ۵ رادار و ده ها روستای منطقه.
– انهدام دو لشکر عراق (۱۰ زرهی و ۱ مکانیزه).
– دست یابی به خطوط پدافندی مناسب و استفاده از حداقل نیروهای خودی در آن خطوط
– خارج کردن شهرهای شوش، اندیمشک و دزفول از تیررس آتش توپخانه دشمن.
– دور کردن آتش موثر دشمن از جاده اهواز – اندیمشک.
در ساعت ۰۰:۳۰ بامداد ۲/۱/۱۳۶۱، عملیات فتح المبین با رمز مبارک یازهرا سلاماللهعلیه آغاز شد.
در این مرحله در محور قرارگاه قدس، تیپ ۱۴ امام حسین علیه السلام در جناح راست موفق شد با حرکت احاطه ای از شمال غربی و غرب رودخانه چیخواب ضمن تصرف منطقه عین خوش، عقبه دشمن در این محور را مسدود کند. تیپ ۴۱ ثارالله و تیپ ۸۴ خرم آباد نیز در جناح چپ این قرارگاه از شمال دشت عباس طرف امام زاده عباس و تپه ۲۰۲ پیشروی کرده و مواضع دشمن را به تصرف خود درآورد، لیکن این مواضع در جریان پاتک های شدید دشمن مجددا به اشغال نیروهای عراقی درآمد.
در محور قرارگاه نصر؛ یگان های عمل کننده در ساعت ۰۱:۳۰ بامداد با دشمن درگیر شدند. در حالی که واحدهای ارتش عراق در این محور به شدت مقاومت می کردند، یک گردان از تیپ ۲۷ محمد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم که ماموریت تصرف علی گره زد و خاموش کردن آتش توپخانه مستقر در آن را بر عهده داشتند، تا اعماق خطوط دشمن نفوذ کرده و قرارگاه توپخانه دشمن را به تصرف درآوردند. در نتیجه، یگان های دیگر این قرارگاه موفق شدند مواضع اصلی پدافندی دشمن در شمال محور پل نادری، سرخه فلیه، سرخه صالح و تپه چشمه، کوت کاپون، سه راهی قهوه خانه و تپه شاوریه را به تصرف در آورند.
در محور قرارگاه فجر؛ به دلیل مستحکم بودن خطوط پدافندی، حجم انبوه آتش و هوشیاری دشمن نسبت به جهت تک و نیز انسداد اکثر راه کارهای پیش بینی شده خودی، نیروهای این قرارگاه با روشن شدن هوا به موقعیت اولیه خود بازگشتند. در محور قرارگاه فتح؛ ماموریت این قرارگاه در آغاز عملیات، تنها اعزام گروه های «آرپی جی زن» برای شکار این تانک ها محدود گردید. بر همین اساس گروه های مورد نظر اعزام شدند، لیکن تنها موفق گردیدند حدود ۲۰ تانک و نفربر دشمن را منهدم کنند.
روز دوم فروردین شصت و یک،عملیات فتح المبین تازه شروع شده بود.من که خلبانی هلیکوپتر شینوک را برعهده داشتم،کار جا به جایی نیروها به پشت خط مقدم را انجام می دادم.هواپیماهای عراقی، تلاش زیادی میکردند به هرصورت ممکن،مانع این جا به جایی ها شوند.لذا همیشه در کمین هلیکوپترهای شینوک که کاملاً بیدفاع هستند،بودند.در این مأموریتها ما با هماهنگی جنگنده های تامکت پایگاه هوایی اصفهان که به صورت کپ در اطراف ما بودند، پرواز می کردیم.
کپ پوشش هوایی مرز برای جلوگیری از نفوذ هواپیماهای دشمن است.همچنین تأمین امنیت برای هلیکوپترها و یا هواپیماهایی است که فاقد کارایی رزمی می باشند. آن روز همزمان با طلوع خورشید،با پنج فروند هلیکوپتر شینوک،جا به جایی نیروهای ویژه ی کلاه سبز را آغاز کردیم.ماموریت ما، انتقال بیش از سیصد نفر نیروی ویژه از اندیمشک به پشت نیروهای عراقی بود.در طول مسیر مرتب مواظب اطراف بودیم که مورد اصابت قرار نگیریم. ناگهان خلبان اف-چهارده که در شعاع پنجاه کیلومتری ما در حال کپ بود،با کلمه ی رمز به ما گفت که سریعاً به زمین بنشینیم.بلافاصله محلی را برای فرود انتخاب کرده و هرکدام به صورت پراکنده در گوشه ای نشستیم.هنوز آخرین هلیکوپتر به زمین ننشسته بود که صدای انفجاری مهیبی به گوش رسید.
اطراف که جستجو کردیم،متوجه شدیم در فاصلهای کمی از ما، یک میگ-بیست وسه عراقی به زمین اصابت نموده و آتش گرفته است.به طرف هواپیما رفتیم و در کنار هواپیما،با جنازه ی متلاشی شده ی خلبان را که یک سرگرد عراقی بود، روبه رو شدیم.ما توانستیم نقشه ی نیم سوخته ی خلبان را که ارزش اطلاعاتی زیادی داشت از جیب او بیرون آوریم.
موشک فونیکس جنگنده تامکت طوری به میگ-بیست وسه اصابت کرده بود که دو فروند میگ را که به صورت فورمیشن پرواز می کردند،باهم سرنگون ساخته بود و خلبان یکی درجا کشته شده و دیگری در چند متری سطح زمین اقدام به ایجکت کرده بود که موفقیت آمیز نبوده و در آتش هواپیمای خودش گرفتار شده بود.آن روز با لطف خدا به خیر گذشت هرچند بدون پشتیبانی هوایی اف-چهارده امکان نجات نیروها در عملیات فتحالمبین وجود نداشت و انجام عملیاتی نظیر بیت المقدس که منجر به آزادی خرمشهر شد با تلفات زیاد، قابل انجام می شد
برگرفته از daneshnameh.roshd.ir
برگرفته از aviation.industry
1 دیدگاه
اقا لینک مطلبو من پیدا نکردم.میشه راهنماییم کنید؟