این خلبانان غیور همچنین در روز ۱۵ فروردین سال ۱۳۶۰ با حمله به پایگاه هوایی الولید، معروف به پایگاه «اچ ـ ۳» واقع در منتهی الیه مرزهای غربی عراق، صفحه زرین جدیدی برای خود رقم زدند. چرا که این عملیاتها موجب دگرگونیهای زیادی در روند جنگ تحمیلی گشت، و قدرتهای استکباری جهان که صدام را برای آغاز جنگ تا شکست انقلاب اسلامی تشویق کرده بودند، از پیروزی او نا امید شدند.
بیتردید بمباران نیروگاه اتمی تموز عراق واقع در منطقه التویثه در جنوب شرقی بغداد در پرتو عملیات «شمشیر سوزان»، یکی دیگر از افتخارات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در زمان فرماندهی شهید بزرگوار جواد فکوری بوده است. این عملیات که به طور حساب شده برنامه ریزی شد، و در بامداد روز هشتم مهرماه سال ۱۳۵۹ به مورد اجرا گذاشته شد، از نظر روانی یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین عملیاتهای نیروی هوایی، در ظرف یک هفته پس از آغاز جنگ بوده است.
بمباران تأسیسات نیروگاه تموز توسط جنگنده بمب افکنهای «اف ـ ۴» نیروی هوایی در شرایطی تحقق یافت که صدام معدوم برای تکمیل این تاسیسات، تا رسیدن به ساخت بمب اتم فوق العاده اهمیت قایل بود، وبا انواع موشکهای پیشرفته «سام» روسی و «رولند» فرانسوی از آن محافظت به عمل میآمد. از سوی دیگر نظر به اینکه کارشناسان فرانسوی عهده دار ساخت پروژه نیروگاه اتمی تموز بودند، نام آن را «اوسیراک» نهاده بودند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دشمنی دیرینه صدام معدوم با انقلاب اسلامی و مردم ایران به روشنی نمایان گردید، و با یاوه گوییهای بیشمار، خود را «امیر سپاه اسلام، سردار قادسیه و نگهبان دروازه شرقی جهان عرب» در مقابل حرکت خروشان و انقلابی مردم ایران عنوان کرد. با این وصف صدام در پی پیروزی انقلاب و بروز نابسامانی در برخی از یگانهای نظامی و نیز فرار تعدادی از فرماندهان ارتش فرصت تحمیل جنگ بر کشورمان را مغتنم شمرد، و با تشویق آمریکا و شیوخ عرب خلیج فارس، قول پاکسازی سرزمین اسلام از کافران مجوسی را تکرار کرد.
او با آغاز جنگ بیدرنگ، خود را رهبر نظامی جبهه متحد عربی معرفی کرد، و بسیاری از سران دولتهای مرتجع عرب همچون ملک حسین اردنی، شاه عربستان سعودی، حسن دوم، شاه سابق مغرب و حسنی مبارک مصری و دیگران بنا به دستور آمریکا به کمک او شتافتند.
حمله جنگنده بمب افکنهای «اف ـ ۴» نیروی هوایی ایران به نیروگاه تموز بغداد در حالی صورت گرفت که ساخت نیروگاه یاد شده در شرف تکمیل و دریافت اورانیوم غنی شده از کشورهای غربی بود. صدام کودن همواره در سخنرانیهای خود در مجالس و محافل عربی، فخر فروشی میکرد که عراق اولین کشور عربی است که به تکنولوژی ساخت بمب اتمی دسترسی پیدا کرده، و به زودی آزمایشات هستهای را آغاز خواهد کرد، غافل از اینکه جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه اجازه دستیابی به چنین قدرت بازدارندهای را به او نخواهد داد.
با توجه به ماهیت پلید و جنایتکارانه صدام، برای اغلب دولتهای جهان از جمله جمهوری اسلامی آشکار بود که در صورت دستیابی او به بمب اتم از هیچ گونه جنایتی فرو گذار نخواهد کرد. در عین حال اکثریت صاحبنظران و تحلیلگران سیاسی دنیا هم بر این عقیده بودند که در صورت دستیابی عراق به سلاح کشتار جمعی به طور قطع باید منتظر فاجعه هولناک بود.
به کارگیری مستمر صدام از انواع سلاحهای شیمیایی بر ضد نیروهای رزمنده ایرانی در طول سالهای دفاع مقدس این اظهار نظر را به روشنی به اثبات رساند. لذا فرماندهان عملیاتی و کارشناسان نیروی هوایی به منظور از کار انداختن نیروگاه اتمی تموز عراق، در اتاق شهید جواد فکوری جلسه تشکیل دادند، و طرح اجرای یک عملیات ضربتی را تدارک دیدند، و قرار شد که این مأموریت سرنوشت ساز به عهده بهترین خلبانان پایگاه سوم شکاری شهید نوژه همدان واگذار گردد.
حال با توجه به دیوار حفاظتی بسیار قوی، شامل انواع پدافندهای زمین به هوا که در اطراف نیروگاه تموز چیده شده بود، بر مسئولان عملیاتی نیروی هوایی لازم بود که همه جوانب امر را با دقت بررسی و رعایت کنند. اطلاعات جمع آوری شده توسط خلبانان ایرانی حاکی از این بود که چند سایت موشکی پیشرفته روسی «سام ـ ۶» در فاصله دو کیلومتری شرق تأسیسات، و نیز پایگاههای موشکی «رولند ـ ۲» ساخت فرانسه در فاصلههای ۵۰۰ متری و حدود ۴۰ قبضه توپ ضد هوایی ۲۳ و ۵۷ میلی متری در چهار طرف نیروگاه چیده و به وسیله رادار هدایت میشدند. سایت موشکی «رولند ـ ۲» مستقر در نیروگاه نسخه اصلی بود و نه نمونه صادراتی، و هدف دولت فرانسه از انتقال این مدل موشک به عراق حفاظت از ساختمان نیروگاه و کارکنان فرانسوی شاغل در آن بود. چون دولت ژاک شیراک رئیس جمهوری وقت فرانسه، ساختمان نیروگاه را تا زمان تکمیل و تحویل آن به دولت عراق بیمه کرده بود.
صاحبنظران نیروی هوایی معتقدند که هواپیماهای «اف ـ ۴» به دستگاههای اخلالگر الکترونیکی مجهز میباشند، و توان ایجاد اختلال در سیستم انواع موشکهای سام را دارند. ولی مشکل عمده خلبانان ما نداشتن دستگاههای ایجاد اختلال در کار موشکهای «رولند ـ ۲» ساخت فرانسه بود.
لذا خلبانان ایرانی برای جبران این نقیصه هنگام حمله به نیروگاه مزبور، لازم بود دو اصل انکار ناپذیر «سبک بودن هواپیما و سریع بودن حملات» را با دقت رعایت میکردند. با این وصف به خلبانان اقدام کننده توصیه شد، برای موفقیت عملیات، در ارتفاع بسیار پایین و با حداکثر سرعت ممکن و با استفاده از مهارت شخصی بکوشند از تیررس پدافند قوی اطراف نیروگاه مصون بمانند.
پس از تصویب طرح نهایی عملیات «شمشیر سوزان» توسط شهید جواد فکوری، جزئیات آن به پایگاه همدان ابلاغ شد. چون فاصله پایگاه تا مرز عراق زیاد است، به موجب این طرح قرار شد، یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ سوخت رسان با اسکورت دو فروند «اف ـ ۱۴» تامکت، مسلح به موشکهای دوربرد فونیکس هنگام آغاز عملیات بر فراز مرز در حال پرواز باشد، و به هواپیماهای «اف ـ ۴» عمل کننده قبل از ورود به آسمان عراق سوخت برساند.
در بامداد روز هشتم مهرماه سال ۱۳۵۹ چهار فروند فانتوم «اف ـ ۴» از گردان ۳۳ پایگاه سوم شکاری همدان که هر کدام به شش فروند بمب ۵۰۰ پوندی و دو تیر موشک هوا به هوای اسپارو مجهز شده بودند، به پرواز در آمدند و به سوی نقطه ایستایی پیش رفتند، و کار سوخت گیری را با موفقیت انجام دادند، و وارد آسمان عراق شدند. بر اساس طرح تدارک دیده شده، هواپیماهای جنگنده پس از عبور از مرز دو کشور به دو گروه دو فروندی تقسیم شدند.
گروه اول به منظور فریب دشمن مأموریت داشت، در ارتفاع بسیار بالا پرواز کند، تا گروه دوم با پرواز در ارتفاع خیلی پایین به راحتی بتواند خود را از دید رادارهای عراق پنهان نگه دارد، و به هدف اصلی که همانا انهدام نیروگاه اتمی تموز است برسد.
لذا خلبانان گروه اول به قدری در ارتفاع بالا پرواز کردند که رادارهای عراق همه تلاش خود را روی ردیابی این دو هواپیما متمرکز کردند، و از پرواز دو هواپیمای گروه دوم غافل ماندند. خلبانان گروه دوم پس از عبور از مرز با نهایت سرعت و پرواز در ارتفاع خیلی پایین خود را به هدف رساندند، و در فاصله پنج کیلومتری تأسیسات دوباره اوج گرفتند، و آنگاه خود را برای بمباران نیروگاه آماده کردند.
سپس خلبانان جان بر کف در لحظه مناسب روی هدف شیرجه رفتند و بمبهای خود را روی نیروگاه اتمی عراق فرو ریختند، در همان حال خلبانان گروه اول که در ارتفاع بسیار بالا پرواز میکردند، در آسمان نزدیک بغداد ارتفاع خود را کاستند، و با سرعت به سمت نیروگاه برق الحارثیه بغداد شیرجه رفتند، و بمبهای خود را با موفقیت روی آن فرو ریختند، و آن را منهدم کردند. عملیات گروه اول به قدری دقیق صورت گرفت که شهر بغداد و بسیاری از مناطق مرکزی تا چند روز بعد از حمله برق نداشتند.
خلبانان جنگندههای «اف ـ ۴» ارتش جمهوری اسلامی پس از بازگشت به پایگاه همدان در گزارش خود اعلام کردند که عملیات بمباران نیروگاه اتمی تموز فقط شش ثانیه طول کشید، و هیچ کدام از سیستمهای پدافند موشکی مستقر در اطراف آن در این مدت کوتاه فرصت کافی برای شلیک به سوی هواپیماهای ما را نیافتند. بر اساس این گزارش با وجودی که هیچ آسیبی به هواپیماهای خودی شرکت کننده در این عملیات وارد نیامد، و اهداف عملیات تحقق یافت، ولی گویا قدرت تخریبی بمباران نیروگاه اتمی تموز توسط خلبانان ایرانی به میزان چشمگیری نبود که قابل جبران خسارتهای وارد آمده نباشد. این عملیات ادامه کار پروژه اتمی عراق را برای چند ماه متوقف کرد، و کارشناسان فرانسوی تلاش خود را برای بازسازی نیروگاه از سرگرفتند.